دکترا نمیخوانم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ خودتان خوش آمدید. این وب برای یادگیری در لحظات شاد ساخته و پرداخته می شود. پس نظرات خود را فراموش نکنید... از نظرات انتقادی و سازنده خوشحالتر می شویم!!

آمار مطالب

:: کل مطالب : 126
:: کل نظرات : 259

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 55
:: باردید دیروز : 301
:: بازدید هفته : 55
:: بازدید ماه : 1280
:: بازدید سال : 21877
:: بازدید کلی : 89000

RSS

Powered By
loxblog.Com

بیایید خوب متفاوت باشیم!! همیشه راهی برای بهتر زندگی کردن وجود داره! اگر کمی بیشتر دقت کنیم!

دکترا نمیخوانم
یک شنبه 24 خرداد 1394 ساعت 19:20 | بازدید : 703 | نوشته ‌شده به دست ب.ربیعی | ( نظرات )

لباس و مدرک دکتری

> طولانی هست ولی یه چیزی ازش یاد میگیرید... شاید راهتونو پیدا کردید <

دکترا نمیخوانم

 به قلم مهندس شعبانعلی

از سال ۸۰ که مدرک لیسانسم را با معدلی بالا، از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم تا سال ۱۳۸۴ باید دائماً جواب دوستانم را میدادم که چرا فوق لیسانس نمیگیری. دو باری هم کنکور شرکت کردم و با رتبه خوب در دانشگاه خودم قبول شدم اما نرفتم. سال ۸۶ که مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه شریف گرفتم (با رتبه و معدل بالا) باز امروز، دوستان زیادی می پرسند که چرا ادامه تحصیل نمیدهی و دکترا نمیگیری…

پراکنده در جاهای مختلف جواب داده ام. اما گفتم یک پاسخ تفصیلی اینجا بنویسم…

مقدمه اول:

یک واقعیت وجود دارد. نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم.

شاید سالها بعد، علاوه بر دکترا و پست دکترا، پست پست دکترا، پست پست پست دکترا و … هم در دانشگاه ها شکل گرفت. یعنی ما دیگر باید زندگی خود را تعطیل کنیم و تا دم مرگ به در دانشگاهها دخیل ببندیم؟

هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.

اجازه بدهید که اول در مورد کارشناسی بگوییم.

خود کارشناسی یکی از ترجمه های غلط و طنز آمیز است. کارشناس کسی است که سالها تخصص و تجربه دارد. ما هر کسی که چهار سال در دانشگاه میچرخد و غذای ارزان میخورد و روی صندلی های سفت دانشگاه، مینشیند و اس ام اس بازی میکند و با تقلب در پایان ترم نمره ای می آورد، کارشناس مینامیم!

لیسانس واژه متفاوتی است. لیسانس یعنی مجوز. چیزی مثل جواز کسب!

من وقتی لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم، یعنی میتوانم و مجازم با این دانش، امرار معاش کرده و حق دارم در مورد آن حوزه، تا حد دانشم اظهار نظر کنم.

من باید چند سال در آن حوزه کار کنم تا به یک «کارشناس» به معنای واقعی کلمه تبدیل شوم.

به همین دلیل، در عمده کشورهای دنیا، مردم رشته لیسانس خود را با نگرشی به بازار کار و نیازهای روز جامعه، انتخاب می کنند.

فوق لیسانس یا کارشناسی ارشد، برای کسانی است که میخواهند در یک حوزه خاص عمیقتر شوند. عموماً وقتی معنی پیدا میکند که کسی لیسانس خوانده و مدتی در آن حوزه کار کرده و سپس تصمیم میگیرد به دانش خودش در آن حوزه عمق دهد.

مثلاً من مکانیک خوانده ام، سالها در صنعت کار میکنم، میبینم حوزه کنترل و اتوماسیون حوزه جذابی است که دانش من در آن محدود است. به دانشگاه برمیگردم تا دانش خودم را در آن حوزه خاص ارتقاء دهم. طبیعی است کسی میتواند این مقطع را به پایان ببرد که معلومات خود را در حوزه ای با رعایت روش شناسی علمی، به نتایجی کاربردی تبدیل کرده و گزارشی از این فعالیت (تحت عنوان تز یا مقاله) ارائه نماید.

دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند.
مقدمه دوم:

اما در ایران تعریف متفاوتی در ذهن مردم است. همه فکر میکنند تا جایی که وقت و استعداد دارند باید این مقاطع را درست یکی پس از دیگری ادامه دهند!

کارکرد اصلی هم، نه دغدغه توسعه دانش و مهارت فردی است و نه پیشرفت علم. عمدتاً یک عنوان است.

این را از اینجا میفهمم که میبینم برخی دوستانم در دوره دکترا، درد دل میکنند که باید هر هفته یک مقاله بخوانند! این خود نشان میدهد که مقاله خواندن، یک «درد» است نه «غذایی برای یک روح گرسنه علم».
اما حالا دلایل من:

- ما در شرایط امروز کشور، در عمده رشته ها – نمیگویم همه. میگویم عمده – مصرف کننده دانش تولیدی جهان هستیم یا اگر هم نیستیم بی دلیل دست به تولید دانش زده ایم (فقط برای حفظ پرستیژ کشور و رتبه های علمی). ما هنوز یک مصرف کننده صحیح هم نیستیم. به همین دلیل مدرک کارشناسی هم، زیادتر از نیازمان است.

شاید به همین دلیل مسئولان امر، ده ها واحد درس عمومی را به مجموعه دروس دانشگاهی افزوده اند تا این چهار سال به هر حال به شکلی پر شود!

من کارخانه های بنز و بی ام و و برخی از برترین صنایع دنیا را از نزدیک میشناسم و بارها بازدید کرده ام. مرکز طراحی آنها پر از کسانی است که لیسانس (یا به قول آنها دیپلم مهندسی) دارند و یکی دو نفر دکتر هم برا ی پرستیژ به مدیریت برخی واحدها منصوب شده اند. من نمیفهمم اگر تولید بنز با لیسانس ممکن است چرا داشتن انبوهی فوق لیسانس و دکترا، به مونتاژ پژو منجر شده است!

- در بسیاری از حوزه ها ما هنوز Generalist (یک شخص که در زمینه های مختلفِ عمومی اطلاعات و مهارتی داشته باشد. نویسنده) هم نداریم پس چرا باید به دنبال Specialist (متخصص. نویسنده) برویم.





:: موضوعات مرتبط: خوشم میاد , ,
:: برچسب‌ها: حرفای دلی , جملات سنگین , جملات زیبا , جملات ناب , جملات قشنگ , جملات تلخ , جملات فلسفی , حرفای منطقی , درد شخصی , سکوت , جملات عاطفی , سواد حرف زدن , حرفای احساسی , حرفای پر معنی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
fatemeh در تاریخ : 1394/4/1/1 - - گفته است :
ye kamesho khoondam dige hal nadaram
پاسخ: خوبه هروقت حال دار شدی تا آخرش بخونی... چیز خوبیه

/weblog/file/img/m.jpg
fatemeh در تاریخ : 1394/4/1/1 - - گفته است :
سلام سایته عالیی دارید خوشحال میشم تبادل لینک باهم داشته باشیم اگر مایل هستید به این آدرس بیاید و در قسمت نظرات بهم اطلاع بدید ممنونم موفق باشیدhttp://bahar12.loxblog.com/
پاسخ: مای پلژر... یو آر لینکد

/weblog/file/img/m.jpg
شمین در تاریخ : 1394/3/31/7 - - گفته است :
والا منم نمیخوام اما زور میکنن میگن باید بگیری
پاسخ: خانواده تن... زورشون میرسه... باید بگیری؟ چه معنی داره مقاومت کنی؟

/weblog/file/img/m.jpg
فاطمه ۲ در تاریخ : 1394/3/27/3 - - گفته است :
جاست وانتد تو سی: لایک!
پ. ن.: میشه ارشدم نخونیم؟
پاسخ: (^‿^) قطعا که میشه...
من خودم وقتی این متنو خوندم، به کاری که کردم و ادامه تحصیل رو برای این مقطع قطع کردم، امید پیدا کردم... فکر میکنم دارم نادانسته راه درست رو میرم


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: